شبیه برگ پاییزی پس از تو قسمت بادم بیزارم از اینکه اسم هرزگی هایت را ازادی هرجای این سرزمینی باش!
دلت را خانه? مـا کن، مصفّـا کردنش با من به من درد دل افشا کن، مـداوا کردنش با من
اگر گم کردهای ای دل، کلید استجــابت را بیا یک لحظه با ما باش، پیــدا کردنش با من
بیفشان قطرهی اشکی که من باشم خریدارش بیاور قطرهای اخــلاص، دریـــا کردنش با من
اگر درها بهرویت بسته شـد دل بد مکن بازآ درِ این خانه دقالبـاب کُـــن ، واکردنش با من
به ما گو حاجت خود را، اجـابت میکنم آنی طلب کن هرچه میخواهی، مهیّـــا کردنش با من
بیا قبل از وقـوع مرگ روشـن کن حسابت را بیاور نیک وبد را جمـع ، منها کردنش با من
چو خوردی روزی امروز ما را شـکر نعمت کن غم فردا مخور، تأمیــن فـــردا کردنش با من
به قـرآن آیه? رحمت فـراوان است ای انسان بخوان این آیه را، تفسیر و معنا کردنش با من
اگر عمری گنـه کردی، مشو نومیــد از رحمت تو توبه نامه را بنویس، امضـا کردنش با من
خداحافظ ولی هرگز نخواهی رفت ازیادم
خداحافظ واین یعنی در اندوه تو میمرم
در این تنهایی مطلق که می بندد به زنجیرم
وبی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد
وبرف نا امیدی ب سرم یکریز می بارد
چگونه بگذرم از عشق و از دلبستگی هایم؟
چگونه می روی با اینکه می بینی چه تنهایم؟
خداحافظ ،تو ای همپای شب های غزل خوانی
خداحافظ، به پایان آمد این دیدار پنهانی
خداحافظ، بدون تو گمان کردی که میمانم
خداحافظ، بدون من یقین دارم که میمانی
و اسم نگرانی هایم را گیر میگذاری
و برای بی تفاوتی هایت
اعتماد را بهانه میکنی
فقط هر روز خنده هایت را برایم پست کن! قلب من برا تپیدن نیاز به انگیزه دارد....
Design By : Pars Skin |