از این شاخه به آن شاخه پریدی ، از این قلب رفتی و به قلبی دیگر نشستی ، عین خیالت نیست که دلم را شکستی، انگار نه انگار که روزی با هم عهدی را بستیم!
شاید اذیتت هم بکنه
ولی هیچ وقت عذابت نمیده ...
شاید چند روزی هم حالتو نپرسه
ولی همه حواسش پیشه توئه ...
شاید باهات قهر هم بکنه
ولی هیچ وقت راحت ازت دل نمیکنه ...
به چشمان پرمهرت خیره شدن
و غرق شدن دردریای طوفانی چشمانت که راز قلبــ♥ خویش راصدا میکرد
و رسیدن به اعماق قلبــ♥ زیبایت
و یکسان شدن ضربان قلبــ♥ هایمان
گوش کن
این آهنگ قلبــ♥ من است که با آهنگ قلبــ♥ تو یکی شده است
و هر لحظه در دلم فریاد میزند
تمام هستی ام از آن توست ، بدون تو مرگ را خواهم
عشق مهربانم
این بار حرف، حرف نگفته ست
یک حرف تازه
نه از تو …!
هی فکر می کنم
هی با قلم به کاغذ سیخ می زنم
اما...
دیگر تمام صفحه ها معتاد نامت اند!!
انگار این قلم
جز با حضور نام تو فرمان نمی برد
در تمام صفحه های دفتر شعرم
در گوشه های خالی قلبم
در لحظه های تلخ سکوتم و فکرهام
چیزی به جز تو نیست که تکرار می شود
مثل درخت در دل من ریشه کرده ای...
مگر یادت نیست به هم قولی را دیدیم، قراری گذاشتیم ، حرف از زندگی بود ، از عشق که بگذریم حرف از وفاداری بود!
تو خودت این را خواستی که خاطره هایمان بسوزد ، عشق همینجا در قلبمان بمیرد، خیلی سخت است چشمهایم دستت را در دستان غریبه ای دیگر ببیند!
خیلی سخت است ببینم قلبم چه معصومانه میسوزد ، هنوز هم اشک در چشمهایم ، مثل یک آب چشمه میجوشد!
با اینکه هنوز در قلبم هستی ، باید باور کنم که دیگر نیستی ، باید بپذیرم از حالا بدون توام ، از حالا به جای در کنار تو بودن ، در کنار خاطره های توام ، گرچه سوزاندی همه خاطره ها را در دلت ، میدانم که روزی تلخ میشود زندگی به کامت!
هر کاری دلت خواست با دلم کردی ، هر راهی را که خواستی رفتی ، اما من اینجا تک و تنها مانده ام و برایت مهم نیست که بیمار مانده ام!
تنها خدا میداند راز تنهایی ام را بعد از رفتنت ، تو نمیدانی چه سخت بود لحظه جدایی ات !
غرورم نیز تسلیم عشقی شد که از تو در قلبم نشسته
هیچ چیز سر جای خودش نیست ، من نفس میکشم در حالی که هوایی نیست، قدم میزنم در حالی که در فکر توهستم ، میخوابم و خواب تو را میبینم ، میبینم و تو را حتی از دور دستها نیز نمیبینم ، مینشینم و تو را در کنار خودم نمیبینم ، میخندم و خنده هایم از ته دل نیست ، اشک میریزم و کسی دلسوز من نیست، میتابم و کسی در دلم نیست که ببیند همه دلم را تاریکی فرا گرفته…
من در این شاخه شکسته ماندم و تو به آن شاخه پریدی
Design By : Pars Skin |