امـروز با تمام دن?ــــــا قهرم ، چه خاموش است بی تو روزگار من. که اینجا تک تک ساعت چه مظلومانه می نالد به سوگ لحظه های انتظار من. طبیعت پیش چشمانم چه بی رنگ است وهر سازی بد آهنگ است... کاش بودی و می دیدی که من از تو سخن با پنجره، با آب، با آیینه، با دیوار می گویم. کاش بودی و می دیدی که بی تو، نگاه مردمان همچون نگاه یک عروسک خشک و بی حال است. بی تو،مهر ورزیدن،دلدادگی چون میوه کال است. نفس بده که برایت نفس نفس بزنم... نفس به جز تو نخواهم برای کس بزنم... مرا اسیر خودت کرده ای دعایی کن... که آخرین نفسم در این قفس بزنم...
امــــــا . . .
با هـمان حماقت و سـادگــے ام مے گو?م :
جـــــــــانم?
مـــــــــن ایـنم . . .
زود دل مےبنــدم . . .
دیــر فراموش مےکنـــم . . .
زود مــےشکنم . . .
دیـــرجوش مےخورم . . .
ســـاده ام . . .
مےسوزم به پاے سادگـــیم . . .
صبـــورم. . .صــــبر مےکنم . . .
امـــــا . . . . .
اگــر بروم براے همیـــــــشه رفتـــه ام . . . . . .
به کسی که علاقه ندارم عشق بورزم
به دستان کسی که حتی تصور بودنش سخت است تکیه کنم
سخت است فقط بتوانم با نگاهم فریاد بزنم نمیخواهمش
اما هیچ کس در این شلوغی نفهمد
در نوشته هایم فریاد میزنم
شاید خواندند
شاید فهمیدند
که
نــــــــمـیـخـواهـمـش
کاش بودی و می دیدی
کاش بودی و می دیدی
کاش بودی و می دیدی
کاش بودی و میدیدی........
Design By : Pars Skin |